پخش مستقیم و لحظه به لحظه تلویزیونی رابطه عکاس خبری و بیننده را تغییر داده است. با این حال تصاویر قدرتمند و با کیفیت میتوانند "روح زمان" را در خود حفظ کنند. عکس فرار سرباز آلمان شرقی به آلمان غربی به هنگام کشیده شدن دیوار برلین از آن عکسهایی است که چندین دهه جنگ سرد را در یک لحظه به نمایش میگذارد.
ویلی برانت خود از مبارزان ضد حکومت هیتلر بود و هیچ نقشی در جنایتهای رژیم او نداشت، اما به عنوان صدراعظم آلمان در برابر مقبره سرباز گمنام در ورشو که در جنگ جهانی دوم کشته شده بود، به نمایندگی از طرف یک ملت زانو زد و پوزش خواست، در حالی که حتی میزبان هم انتظار چنین عملی از او نداشت.
قالی اردبیل یک جفت قالی ایرانی معروف است که در آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی یافت شده است.
این قالی از نظر طرح و بافت یکی از نفیسترین و مشهورترین قالیهای جهان است که در فهرست ۵۰ اثر شاهکار هنری برگزیده جهان قرار گرفته است.کارشناسان آثار هنری، این فرش را با نقش و نگارههای زیبای آن، یک اثر هنری انتزاعی منحصربهفرد می دانند که از نظر سطح هنری با نقاشی های انتزاعی قرن حاضر برابری می کند. هسته مرکزی گروه قالیهای ترنجدان است
قالی اردبیل یک سند تاریخی نیز محسوب میشود زیرا دارای تاریخ و امضا است و در سال ۹۱۸ خورشیدی (۹۴۶ ه.ق / ۱۵۳۹ میلادی) در سیزدهمین سال پادشاهی شاه تهماسب بافته شدهاست. تار و پود آن ابریشمی است و گرههای فارسی دارد. در هر اینچ مربع آن حدود ۱۷×۱۹ گره وجود دارد. برخلاف دیگر قالیهای مشهور آن زمان، این قالی طرحی آرام دارد و نگارههای جانوران و انسان بر آن نقش نشدهاست زیرا برای استفاده در مکانی مقدس بافته شده بود
این قالی در حال حاضر در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت انگلستان نگهداری میشود.
پشم عنصر اصلی تشکیل دهندهٔ این قالی است. مانند اغلب منسوجات این اثر نیز از تار و پود تشکیل شده، پودها در تمام طول کار به دور تارها تابیده شدهاند. سطح قالی اردبیل از یک طرح یکپارچه نسبتاً ساده با اجزا قرینه و یک شمسه در وسط آن که دو چراغدان در طول آن قرار دارد، پوشیده شدهاست.
وقتی دو انگلیسی در سال ۱۸۴۳ از زیارتگاه شیخ صفی الدین اردبیلی دیدار کردند دو قالی در آن محل قرار داشت. سه سال و اندی بعد از آن در اثر زلزله این مکان آسیب دید و احتمالاً برای تهیه وجه لازم برای تعمیر بنا، فرشها فروخته شدند.
قالیهای آسیب دیده در ایران توسط کمپانی «زیگلر» که در کار خرید فروش فرش بود، خریداری شد. تکههای آن که هنوز قابل استفاده بود به هم متصل و نتیجه آن شد که یک قالی کامل و سالم به دست آمد. فرشی که بدون حاشیه با ابعاد کوچکتر بود.
در سال ۱۸۹۲ قالی بزرگتر توسط کمپانی «رابینسون» در معرض فروش گذاشته شد. «ویلیام موریس» که از جانب موزه در مورد آثار هنری تحقیق میکرد طی گزارشی این فرش را فوق العاده و منحصر به فرد و بسیار زیبا توصیف و اصرار به خرید آن کرد. در ماه مارس ۱۸۹۳ با پرداخت ۲۰۰۰ پوند٬ «موزهٔ ویکتوریا و آلبرت» صاحب این قالی شد.
ارنست هرتسفلد باستانشناس و ایرانشناس آلمانی نخستین کسی است که مجموعه تاریخی پاسارگاد و تختجمشید در ایران را مورد کاوش قرار داد. او در سال ۱۹۴۸ در سوئیس درگذشت.پرفسور ارنست هرتسفلد در سال۱۳۱۰ (۱۹۳۱) از سوی موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو به عنوان مدیر هیئت عزامی به تختجمشید به منظور حفاری و مرمت منصوب شد.
البته هرتسفلد، پیش از آن نیز ایران سفر کرده بود. او نخستینبار در سال ۱۲۸۴ از تختجمشید دیدار کرد و پس از بازگشت به برلین کتابی در مورد تحقیقات خود منتشر کرد.او یکبار دیگر در بهمن ۱۳۰۱ (۱۹۲۳) به تختجمشید بازگشت و اینبار دو سال در ایران ماند. در این مدت او پلانی از کل محوطه تخت جمشید و حدود ۵۰۰ قطعه نگاتیو عکس تهیه کرد.
هرتسفلد در جریان کاوشهای خود ۳۰ هزار لوحه خشتی کشف کرد که پس از سوخته شدن تخت جمشید به دست اسکندر کبیر، از حالت خشت خام به صورت خشت پخته درآمدند و تا روزگار ما دوام آوردند.
به عقیده هرتسفلد این الواح خشتی "حافظه تاریخی ایرانیان" است.هرتسفلد در سال ۱۹۰۷ دکترای خود را با تزی در مورد پاسارگاد به پایان رسانده بود. او در سال ۱۹۲۰ نیز کرسی استادی جغرافیای تاریخی مشرق زمین را در دانشگاه برلین به دست آورد.ارنست هرتسفلد در ۲۰ ژانویه ۱۹۴۸ در سوئیس درگذشت.
اين محوطه باستاني در 15 كيلومتري جنوب شرقي شهر شوش قرار دارد و در اصل از 14 تپه تشكيل شده است كه به دوره ايلامي ميانه يعني 15 قرن پيش از ميلاد تعلق دارند.
در اين منطقه حين عمليات ساختماني قسمتي از يك ديوار خشتي و طاق آجري نمايان شد و از آن زمان حفاري علمي در منطقه شروع شد و آثار زيادي از دوره ايلامي از دل خاك بيرون آمد. يكي از آرامگاههايي كه حفاري شد به گفته دكتر نگهبان آرامگاه تپتي آهار و ملكه او است و اين موضوع در سنگ نبشته اي كه در محوطه آرامگاه بود نوشته شده است.
در اين آرامگاه حدود بيست و يك اسكلت وجود داشت كه پس از هر تدفين در آرامگاه با آجر بسته ميشد و در تدفين بعدي آنرا باز ميكردند.به طور كلي در اين منطقه گورهاي جمعي،مقبره شاهي،تدفين در تابوت ،تدفين هاي ساده در كف خانه وتدفين در گور خمره ديده شده است.
در ضمن چند سنگ نوشته بسيار بزرگ و متجاوز از هزاران گل نوشته كه در هفت تپه كشف شده است نشان از رواج كتابت در اين دوره تاريخي ميدهد.
البته اكثر آنها به زبان اكدي بوده اند. مهره هاي فراواني نيز در منطقه كشف شده است.ظروف سفالي ،پيكرهاي سفالي،اشياي فلزي،سرديسهاي گلي،تابوت ،اندودهاي گلي منقوش،اشياي سنگي و اشياي متنوع تزييني از موارد ديگري هستند كه در هفت تپه بسيار كشف شده اند.
چغازنبيل در 1250 سال قبل از ميلاد از اهميت هفت تپه كاسته شد. بقاياي زيگوراتي در هفت تپه به صورت مخروبه قرار دارد كه احتمالا در حدود 30 متر ارتفاع داشته است. اين زيگورات در كنار موزه قرار دارد كه در زمان جنگ تحميلي بسيار ضربه خورد. در محل ديگري بقاياي يك كاخ ديده ميشود و از آنجا تعداد زيادي گل نوشته بابلي كشف شد. . طاقي كه در مقبره مشهور هفت تپه وجود دارد قديمي ترين نوع طاق در دوره ايلامي است و از نمونه مشابهش در چغازنبيل،200 سال قديمي تر است.
فتح تبریز رزمی بود که شاه عباس بزرگ به قصد پس گیری شهر تبریز و پس از آن سر حدات شمال غربی (قراباغ، آذربایجان و ارمنستان) ایران و در سال۱۶۰۳ میلادی(۹۸۲ خورشیدی) با حاکم عثمانی تبریز انجام داد. این لشکرکشی منجر به پس گیری تبریز گردید.
سالهای ۱۶۰۳ تا ۱۶۰۷ دوران پیروزی و تسلط ارتش شاه عباس (بر حکمرانی عثمانی) بود. بخشهایی از لرستان، کردستانشاه عباس بزرگ نخستین گام را برای مبارزه با عثمانی در سال ۱۶۰۳ میلادی برداشت. او میدانست که پیروزی بر عثمانیها در شهرهای کوهستانی شمال غربی به جز با غافلگیری دشمن امکان پذیر نیست لذا در حالی که وانمود میکرد از اصفهان به شیراز میرود خود را ۱۱ روزه با لشکری کوچک اما مجهز به حوالی تبریز رساند. عثمانیها در آخرین لحظات متوجه نزدیک شدن قوای ایرانی شدند و به سرعت آماده دفاع از تبریز گشتند، مردم تبریز از حمله شاه استقبال کردند. تبریز پس از ۲۰ روز جنگ به دست ایران افتاد.، گرجستان و شرق ارمنستان از دولت عثمانی پس گرفته شد.در این نبردصدها توپ، ۵۰۰۰ تفنگچی، ۱۰۰ هزار من باروت از غنائمی بود که به دست شاه عباس افتاد.